کد مطلب:106572 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:148

خطبه 187-بعثت پیامبر و تحقیر دنیا











[صفحه 792]

از خطبه های آن حضرت علیه السلام است: ساطع: بلند، وبق: نابود، لدن: نرم، ارهاق: پیوستن، (خداوند هنگامی پیامبر (ص) را به رسالت برانگیخت كه نه نشانه ای (از دین) بر پا و نه چراغ هدایتی فروزان، و نه راه روشنی نمایان بود. ای بندگان خدا! شما را به تقوا و پرهیزگاری سفارش می كنم، و از دنیا برحذر می دارم، زیرا دنیا گذرگاه، و محل تلخكامی و ناگواری است، ساكن آن كوچ می كند و مقیمش از آن جدا می شود، دنیا به كشتی می ماند كه در كشاكش امواج دریا وزش تندبادهای بنیان كن آن را به لرزش و جنبش در آورد، گروهی از سرنشینان آن غرق و نابود شوند و دسته ای كه جان به در برده اند در میان امواج دریا گرفتار باشند، و باد آنان را به این سو و آن سو برد، و دچار بیم و هراس سازد، پس آن كه غرق شده دیگر به دست نمی آید، و آن كه جان بدر برده نیز در شرف نابودی است. ای بندگان خدا! اكنون كه زبانها آزاد، و بدنها سالم، و اعضاء كارگزار، و جای آمد و شد باز و میدان فرصت فراخ است كار كنید، پیش از آن كه فرصت از دست رود و مرگ فرا رسد و آن را در برابر خود بینید بی آن كه انتظار ورود او را داشته باشید!) روشن است كه منظور امام (ع) از یادآوری اوضاع

جهان مقارن بعثت، بیان برتری و بلندی مقام پیامبر اكرم (ص) است. فرموده است: حیث لا علم قائم. واژه علم و منار را برای رهنمایان راه خدا و داعیان به سوی او استعاره فرموده است، و منظور از عدم بر پایی علم حق و روشن نبودن چراغ هدایت، فقدان اینان در دوران فترت و زمان جاهلیت است. فرموده است: و لا منهج واضح. یعنی هیچ آیین درست و راه صحیحی كه به سوی خدا رهنمون شود، و از شایبه اباطیل خالی و شایسته پیروی باشد در آن زمان وجود نداشت. پس از این امیرمومنان (ع) به تقوا و پرهیز از نافرمانی خدا سفارش می كند، و مردم را از دنیا برحذر می دارد، و برای این كه نفرت مردم را نسبت به آن برانگیزد به ذكر معایب آن می پردازد، این كه فرموده است: فانها دار شخوص (سرای كوچ كردن) است، زیرا انتقال از آن ضروری و اجتناب ناپذیر است و محله تنغیص برای این كه خوشیهای آن با رنجها و بیماریها آمیخته است بلكه چنان كه گفته شده لذت در دنیا همان خلاصی از رنج است. فرموده است: ساكنها ظاعن و قاطنها بائن به منزله تفسیری برای جمله دار شخوص می باشد. فرموده است: تمید باهلها... تا الی مهلك. امیرمومنان (ع) دنیا و احوال مردمش را در آن، به كشتی در هنگام وزیدن بادهای سخت،

و رویدادها و دگرگونیهای دنیا را به لرزش و جنبش آن تشبیه كرده، و ابتلای به بیماریها و بروز رخدادهایی كه انسان را در آستانه نابودی قرار می دهد به احوالی كه كشتی به هنگام وزش بادهای سخت در میان تلاطم امواج دریا پیدا می كند همانند كرده، و سرنگونی و پراكندگی مردم را به هنگام بروز برخی رویدادها به احوال سرنشینان این كشتی كه گرفتار طوفان باد و تلاطم امواج دریا گردیده اند شبیه دانسته كه برخی از آنها غرق و نابود می شوند، و دسته ای رهایی می یابند، و مثل كسی را كه از غرق شده رهایی یافته مثل كسی شمرده كه از ابتلای به بیماری بهبودی یافته و بدین سبب مرگ او تا دچار شدن به بیماری دیگر به تاخیر افتاده و در این میان باید سختیها و رنجهای زندگی را تحمل كند تا بالاخره مرگ او فرا رسد چنان كه آن كس كه از غرق شدن جان به در برده است امواج دریا و طوفان باد او را به هر سو می رانند و دچار هول و هراس و سختی و رنج می سازند، و پس از رهایی از همه اینها باز هم از مرگ گریزی ندارد و باید در موقعی مرگ او فرا رسد و به مرضی نابود گردد. منظور از مهلك كه به معنای محل هلاك است مرضی است كه انسان در آن جان خود را از دست می دهد. پس از این امام (ع) به س

عی در عمل و كوشش در كار آخرت دستور می دهد، و شرایط و احوالی را كه اكنون برای این مقصود فراهم است یادآوری می كند تا فرصت را غنیمت شمارند و از آن بهره برداری كنند، این شرایط و احوال، داشتن زبان سالم و گویاست كه می تواند با آن ذكر خدا را به جا آورد، و امر به معروف و نهی از منكر كند و دیگر تكالیفی را كه متوجه این عضو است به انجام رساند، همچنین دارا بودن صحت بدن و كارآیی اعضاء و جوارح است كه پیش از آن كه بر اثر بیماری و آسیب از كار بیفتند انسان را در به جا آوردن طاعت و عبادت كمك و همراهی می كنند، مراد از و المنقلب فسیح گشادگی میدان عمل، و كنایه از زمان تندرستی و جوانی است، و جمله و المجال عریض نیز مفهومی نزدیك به همین معنا دارد، ذكر فرا رسیدن اجل و درآمدن مرگ برای بیم دادن و كشانیدن آنها به سعی در عمل برای آخرت است. سپس به شنوندگان گوشزد می كند كه فرا رسیدن مرگ را پیش از آن كه بر شما فرود آید محقق بشمارید، یعنی به یاد آن باشید و در دل خود آن را ثابت و پا بر جا بدارید و فرض كنید كه همین حالا واقع شده است، زیرا در این صورت انسان بیشتر به عمل وادار و برانگیخته می شود، از این رو پیامبر اكرم (ص) فرموده است: نابود كنند

ه خوشیها را زیاد یاد كنید. و بدین سبب امام (ع) نهی كرده است از این كه ورود مرگ را در آینده انتظار داشته باشند، زیرا چنین انتظاری این توهم را در انسان پدید می آورد كه مرگ از او دور است و با آن فاصله دارد، در نتیجه برای تلاش در عمل و كوشش در كار آخرت سست و بی اعتناء می گردد. و توفیق از خداوند است.


صفحه 792.